زناشویی

چرا در برخی روابط، یکی از طرفین احساس می‌کند که باید تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل را برطرف کند؟




چرا من مسئول خوشحالی تو هستم؟

آیا تا به حال در رابطه‌ای بوده‌اید که احساس کنید وظیفه دارید تمام غم‌ها، ناراحتی‌ها و نیازهای عاطفی شریک زندگی‌تان را برطرف کنید؟ این احساس، که به آن “مراقبت افراطی” یا “مسئولیت‌پذیری بیش از حد” گفته می‌شود، می‌تواند بسیار طاقت‌فرسا و فرساینده باشد. اما چرا این اتفاق می‌افتد؟

دلایل متعددی وجود دارد که چرا یک فرد ممکن است در یک رابطه احساس کند مسئولیت دارد که تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل را برآورده کند. این دلایل اغلب ریشه در تجربیات گذشته، الگوهای رفتاری آموخته شده و ناامنی‌های شخصی دارند.

  • سابقه خانوادگی:

    در خانواده‌هایی که یکی از والدین به طور مداوم نیازهای عاطفی برآورده نشده‌ای داشته است، فرزندان ممکن است یاد بگیرند که نقش مراقب را بر عهده بگیرند.
  • ترس از طرد شدن:

    برخی افراد از ترس اینکه شریک زندگی‌شان آنها را ترک کند، تلاش می‌کنند تمام نیازهای او را برآورده کنند.
  • احساس گناه:

    ممکن است فرد احساس گناه کند اگر نتواند نیازهای عاطفی شریک زندگی‌اش را برآورده کند.
  • اعتماد به نفس پایین:

    افراد با اعتماد به نفس پایین ممکن است فکر کنند که لیاقت عشق و توجه نیستند مگر اینکه به طور مداوم به دیگران خدمت کنند.
  • الگوهای رفتاری آموخته شده:

    ممکن است فرد در روابط قبلی خود یاد گرفته باشد که با برآوردن نیازهای دیگران، عشق و تایید به دست آورد.
  • مشکلات در مرزبندی:

    ناتوانی در تعیین مرزهای سالم در رابطه می‌تواند منجر به این شود که فرد مسئولیت‌های بیش از حدی را بر عهده بگیرد.
  • نیاز به کنترل:

    گاهی اوقات، تلاش برای برآوردن تمام نیازهای عاطفی شریک زندگی، تلاشی برای کنترل او و رابطه است.
  • ترس از رها شدن:

    این ترس می‌تواند فرد را وادار کند تا هر کاری برای جلوگیری از رها شدن توسط شریک زندگی‌اش انجام دهد.
  • ایثارگری افراطی:

    در حالی که ایثارگری در یک رابطه مهم است، ایثارگری افراطی که به قیمت سلامت و خوشبختی فرد تمام شود، ناسالم است.
  • نیاز به تایید:

    فرد ممکن است با برآوردن نیازهای دیگران، به دنبال تایید و تحسین باشد.
  • عدم تعادل قدرت:

    در روابطی که عدم تعادل قدرت وجود دارد، فرد قدرتمندتر ممکن است از دیگری انتظار داشته باشد که تمام نیازهای او را برآورده کند.
  • فرهنگ:

    در برخی فرهنگ‌ها، نقش‌های جنسیتی سنتی ممکن است زن را مسئول برآوردن تمام نیازهای عاطفی مرد بداند.
  • رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران


    چرا در برخی روابط، یکی از طرفین احساس می‌کند که باید تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل را برطرف کند؟

    1. الگوهای کودکی و یادگیری

    در بسیاری از موارد، این رفتار ریشه در کودکی فرد دارد. ممکن است فرد در خانواده‌ای بزرگ شده باشد که در آن یکی از والدین به طور مداوم نیازهای عاطفی دیگری را برآورده می‌کرده است. این الگو می‌تواند به طور ناخودآگاه در فرد نهادینه شود.

    در ضمن، ممکن است فرد در کودکی یاد گرفته باشد که برای جلب توجه و محبت والدین، باید نیازهای آنها را برآورده کند. این الگو در روابط بزرگسالی نیز تکرار می‌شود.

    برخی افراد در خانواده هایی بزرگ شده اند که حمایت عاطفی مشروط وجود داشته است. یعنی برای دریافت عشق و توجه، باید نیازهای دیگران را مقدم بر نیازهای خود قرار می دادند.

    این افراد اغلب در بزرگسالی نیز این الگو را تکرار می کنند و احساس می کنند که تنها راه برای حفظ رابطه، برآورده کردن تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل است.

    تجربیات دوران کودکی نقش مهمی در شکل گیری الگوهای رفتاری ما در روابط بزرگسالی ایفا می کنند.

    شناخت این الگوها می‌تواند به ما کمک کند تا از تکرار رفتارهای ناسالم در روابط خود جلوگیری کنیم.

    درمانگر می‌تواند در این زمینه به افراد کمک کند.

    2. ترس از طرد شدن و تنهایی

    یکی از دلایل اصلی این رفتار، ترس از طرد شدن یا تنهایی است. فرد تصور می‌کند که اگر تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل را برآورده نکند، او را از دست خواهد داد.

    این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات گذشته در روابط ناموفق باشد. فرد ممکن است در گذشته طرد شده باشد و اکنون تمام تلاش خود را می‌کند تا این اتفاق دوباره تکرار نشود.

    در ضمن، ممکن است فرد به شدت به طرف مقابل وابسته باشد و نتواند تصور کند که بدون او زندگی کند.

    ترس از تنهایی می‌تواند افراد را به سمت رفتارهای افراطی در روابط سوق دهد.

    نوشته های مشابه

    آنها ممکن است از بیان نیازهای خود خودداری کنند و تمام تلاش خود را برای راضی نگه داشتن طرف مقابل به کار گیرند.

    این رفتار می‌تواند به فرسودگی عاطفی و نارضایتی در رابطه منجر شود.

    برای غلبه بر این ترس، باید فرد به خودباوری برسد و ارزش خود را درک کند.

    3. عزت نفس پایین

    عزت نفس پایین نیز می‌تواند یکی از دلایل اصلی این رفتار باشد. فردی که عزت نفس پایینی دارد، خود را لایق عشق و توجه نمی‌داند و تصور می‌کند که باید برای دریافت آن، کار زیادی انجام دهد.

    این افراد اغلب نیازهای خود را نادیده می‌گیرند و تمام تمرکز خود را بر روی نیازهای دیگران می‌گذارند.

    آنها ممکن است احساس کنند که تنها زمانی ارزشمند هستند که بتوانند به دیگران کمک کنند و نیازهای آنها را برآورده سازند.

    عزت نفس پایین باعث می‌شود فرد به دنبال تایید و پذیرش از سوی دیگران باشد.

    آنها ممکن است از مخالفت با طرف مقابل خودداری کنند و همیشه سعی کنند با او موافق باشند.

    این رفتار می‌تواند به از دست دادن هویت فردی و نارضایتی در رابطه منجر شود.

    تقویت عزت نفس می‌تواند به فرد کمک کند تا نیازهای خود را نیز در نظر بگیرد و از رفتارهای افراطی در روابط خود اجتناب کند.

    4. احساس گناه

    گاهی اوقات، احساس گناه می‌تواند باعث شود که فرد احساس کند باید تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل را برآورده کند. ممکن است فرد در گذشته اشتباهی مرتکب شده باشد و اکنون سعی دارد با این کار، جبران کند.

    این احساس گناه می‌تواند به طور ناخودآگاه در فرد وجود داشته باشد و او را به سمت رفتارهای فداکارانه سوق دهد.

    فردی که احساس گناه می کند، ممکن است تصور کند که لایق شادی و خوشبختی نیست.

نمایش بیشتر

‫2 دیدگاه ها

  1. در روابطی که یک طرف احساس می کند مسئول برآورده کردن تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل است، گاهی سکوت های طولانی یا نادیده گرفتن نیازهای خودمان به اشتباه به عنوان فداکاری تفسیر می شود. سال ها پیش در رابطه ای بودم که فکر می کردم اگر تمام انرژی ام را بگذارم تا شریکم احساس بهتری داشته باشد، رابطه مان نجات پیدا می کند. اما این کار فقط باعث شد پس از مدتی احساس خستگی کنم و نتوانم حتی نیازهای ساده خودم را تشخیص دهم.

    برخی فکر می کنند اگر نیازهای عاطفی طرف مقابل را پیش بینی کنند و بدون درخواست او همه چیز را فراهم کنند، رابطه عمیق تر می شود. اما این طرز فکر ناخودآگاه به رابطه حالت یک طرفه می دهد. در یک تجربه دیگر دیدم که وقتی مدام در حال حدس زدن احساسات طرف مقابل بودم، او هم کم کم انتظارش بیشتر شد و فضایی ایجاد شد که هر اشتباه کوچکی از طرف من به عنوان کمبود محبت دیده می شد.

    یکی از اشتباهات رایج در چنین روابطی این است که فکر کنیم اگر گاهی اوقات به خودمان هم توجه کنیم، یعنی خودخواهی کرده ایم. مدتی طول کشید تا بفهمم که رابطه سالم جایی است که حتی اگر یکی از طرفین روز بدی داشته باشد، باز هم می تواند بدون ترس از قضاوت شدن، به طرف مقابلش بگوید امروز توانایی حمایت عاطفی ندارد. رابطه ای که تنها روی یک نفر تمرکز کند، در بلندمدت شبیه یک باتری می شود که فقط یک طرف آن شارژ می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا