چرا برخی افراد در روابط عاشقانه از بیان احساسات خود اجتناب میکنند؟
ابراز احساسات در روابط عاشقانه، ستون اصلی صمیمیت و نزدیکی است. اما متاسفانه، بسیاری از افراد به دلایل مختلف از بیان احساسات خود در این روابط خودداری میکنند. این پنهانکاری میتواند به مرور زمان باعث سردی، سوء تفاهم و حتی فروپاشی رابطه شود. در این مقاله، به بررسی 19 دلیل اصلی میپردازیم که چرا برخی افراد در ابراز احساسات خود دچار مشکل هستند:
- ✅
ترس از آسیبپذیری:
نشان دادن احساسات به معنای باز کردن خود به روی آسیب است. فرد میترسد که طرف مقابل از این احساسات بر علیه او استفاده کند یا او را رد کند. - ✅
تجربه های تلخ گذشته:
اگر فرد در روابط قبلی خود با ابراز احساسات، با تمسخر، بیتوجهی یا رد شدن مواجه شده باشد، ممکن است یاد بگیرد که احساسات خود را پنهان کند. - ✅
باورهای نادرست در مورد مردانگی/زنانگی:
برخی مردان معتقدند که ابراز احساسات نشانه ضعف است و با “مردانگی” سازگار نیست. در مقابل، برخی زنان ممکن است فکر کنند که ابراز احساسات زیاد، آنها را “ضعیف” یا “وابسته” نشان میدهد. - ✅
فقدان مهارتهای ارتباطی:
برخی افراد به سادگی نمیدانند چگونه احساسات خود را به درستی و موثر بیان کنند. آنها ممکن است نتوانند کلمات مناسب را پیدا کنند یا از نحوه واکنش طرف مقابل مطمئن نباشند. - ✅
ترس از قضاوت شدن:
فرد ممکن است نگران باشد که دیگران (از جمله شریک زندگی) او را به خاطر احساساتش قضاوت کنند. این ترس به ویژه در مورد احساسات منفی مانند خشم، حسادت یا ناامنی قویتر است. - ✅
عدم اعتماد به شریک زندگی:
اگر فرد به شریک زندگی خود اعتماد نداشته باشد، احتمال کمتری دارد که احساسات خود را با او در میان بگذارد. - ✅
ترس از تغییر در رابطه:
فرد ممکن است بترسد که ابراز احساساتش باعث ایجاد تغییرات ناخواسته در رابطه شود. مثلا او ممکن است از گفتن “دوستت دارم” بترسد زیرا فکر میکند که این کار انتظارات جدیدی را ایجاد میکند. - ✅
نادیده گرفتن احساسات در دوران کودکی:
اگر فرد در دوران کودکی آموخته باشد که احساساتش مهم نیستند یا نادیده گرفته میشوند، ممکن است در بزرگسالی نیز در ابراز آنها دچار مشکل شود. - ✅
شرم از احساسات:
فرد ممکن است از داشتن برخی احساسات (مانند خشم، حسادت یا ناامنی) شرمنده باشد و سعی کند آنها را پنهان کند. - ✅
اضطراب اجتماعی:
اضطراب اجتماعی میتواند باعث شود که فرد از ابراز احساسات خود در هر موقعیتی، از جمله روابط عاشقانه، خودداری کند. - ✅
کمالگرایی:
افراد کمالگرا ممکن است بترسند که احساسات خود را به روش “غلطی” بیان کنند و به همین دلیل از ابراز آنها اجتناب کنند. - ✅
مشکلات در تشخیص احساسات خود:
برخی افراد به سختی میتوانند احساسات خود را تشخیص دهند و به همین دلیل نمیتوانند آنها را به دیگران ابراز کنند. - ✅
ترس از طرد شدن:
این ترس عمیقاً ریشه در ناامنی دارد. فرد از این میترسد که اگر احساسات واقعی خود را نشان دهد، طرف مقابل او را ترک کند. - ✅
عدم پذیرش احساسات:
فرد ممکن است به این باور رسیده باشد که داشتن برخی احساسات “بد” یا “غلط” است و بنابراین سعی میکند آنها را سرکوب کند. - ✅
سابقه سوء استفاده عاطفی:
سوء استفاده عاطفی در گذشته میتواند باعث ایجاد ترس و بیاعتمادی در فرد شود و او را از ابراز احساساتش باز دارد. - ✅
سرکوب احساسات به عنوان یک مکانیسم دفاعی:
فرد ممکن است به طور ناخودآگاه احساسات خود را سرکوب کند تا از درد و رنج محافظت کند. - ✅
فرهنگ خانوادگی:
در برخی خانوادهها، ابراز احساسات تشویق نمیشود و حتی ممکن است منع شود. این میتواند باعث شود که فرد در بزرگسالی در ابراز احساسات خود دچار مشکل شود.

- ✅
ترس از مسئولیتپذیری:
ابراز احساسات میتواند به معنای پذیرش مسئولیت پیامدهای آن باشد. فرد ممکن است از این مسئولیتپذیری بترسد و به همین دلیل از ابراز احساسات خود اجتناب کند. - ✅
بیتوجهی به نیازهای عاطفی خود:
اگر فرد به نیازهای عاطفی خود توجه نکند و آنها را نادیده بگیرد، احتمال کمتری دارد که بتواند آنها را به دیگران ابراز کند.
درک این دلایل، گام مهمی در جهت کمک به خود و دیگران برای غلبه بر این مشکل و ایجاد روابط عاطفی سالمتر و صمیمیتر است. آیا شما تجربهای در این زمینه دارید؟ در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید!
چرا برخی افراد در روابط عاشقانه از بیان احساسات خود جلوگیری میکنند؟
ترس از آسیبپذیری
یکی از مهمترین دلایل این مسئله، ترس از آسیبپذیری است.وقتی احساسات خود را بیان میکنیم، خودمان را در معرض قضاوت و احتمالاً طرد شدن قرار میدهیم.این ترس، به ویژه در افرادی که تجربههای تلخی در روابط قبلی داشتهاند، بسیار قوی است.آنها نگران هستند که اگر احساسات واقعی خود را نشان دهند، طرف مقابل از آنها سوء استفاده کند یا آنها را دوست نداشته باشد.پس، برای محافظت از خود، یک دیوار دفاعی دور خود میکشند و از ابراز احساسات خود اجتناب میکنند.این ترس باعث میشود که آنها احساساتشان را پنهان کنند و به جای نشان دادن عشق و علاقه، رفتارهای سرد و بیتفاوتی از خود نشان دهند.
این ترس میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود که در آن، عدم ابراز احساسات باعث دوری و سردی رابطه شده و در نتیجه، ترس از آسیبپذیری را بیشتر میکند.
شکست در روابط گذشته میتواند این ترس را تشدید کند و فرد را در لاک دفاعی خود فرو ببرد.
تجربههای کودکی و الگوهای خانوادگی
نحوه ابراز احساسات در خانوادهای که فرد در آن بزرگ شده، نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد.اگر فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که در آن ابراز احساسات سرکوب میشده یا به عنوان ضعف تلقی میشده، احتمالاً در روابط عاشقانه نیز دچار مشکل خواهد شد.کودکانی که شاهد رفتارهای سرد و بیاحساس والدین خود بودهاند، یاد میگیرند که ابراز احساسات کاری ناخوشایند و حتی خطرناک است.این افراد ممکن است در بزرگسالی نیز این الگو را تکرار کنند و از ابراز احساسات خود در روابط عاشقانه خودداری کنند.در ضمن، اگر فرد در کودکی مورد تمسخر یا انتقاد به خاطر ابراز احساسات خود قرار گرفته باشد، ممکن است در بزرگسالی از ابراز احساسات خود بترسد.
در واقع، تجربههای کودکی میتواند نقش تعیینکنندهای در شکلگیری نگرش فرد نسبت به ابراز احساسات داشته باشد.
پس، برای درک دلیل عدم ابراز احساسات یک فرد، بررسی الگوهای خانوادگی و تجربههای کودکی او بسیار مهم است.
ترس از طرد شدن
ترس از طرد شدن یکی دیگر از دلایل اصلی عدم ابراز احساسات است.هیچ کس دوست ندارد طرد شود، مخصوصا از طرف کسی که دوستش دارد.بسیاری از افراد از این میترسند که اگر احساسات واقعی خود را ابراز کنند، طرف مقابل آنها را دوست نداشته باشد و رابطه به پایان برسد.این ترس میتواند باعث شود که فرد احساسات خود را پنهان کند و سعی کند به گونهای رفتار کند که مورد پسند طرف مقابل باشد.در واقع، فرد برای جلوگیری از طرد شدن، حاضر است خود واقعیاش را پنهان کند و نقشی را بازی کند که فکر میکند طرف مقابل از او انتظار دارد.
این ترس میتواند به یک رابطه ناسالم و ناراضیکننده منجر شود، زیرا فرد نمیتواند به طور کامل خود را ابراز کند و احساس صمیمیت و نزدیکی واقعی را تجربه کند.
در نتیجه، ترس از طرد شدن میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود که در آن، فرد برای جلوگیری از طرد شدن، خود را پنهان میکند و در نتیجه، رابطه را به سمت نارضایتی و احتمالا جدایی سوق میدهد.






گاهی آدم فکر می کند اگر احساسش را نگوید طرف مقابل خودش باید درک کند و این اشتباه بزرگیه. من با همین طرز فکر کلی حرف دلم را تو یک رابطه نخوردم و بعدها فهمیدم طرف به خاطر همین سکوت من فکر می کرده علاقه ای ندارم.
یک مشکل دیگه اینه که بعضی ها به جای حرف زدن از زدن حرف دلشون فقط پیام های مبهم می فرستند یا با چهره اخمو و رفتار سرد می خواهند بگویند چیزی تو دلشان هست. این روش نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه بیشتر باعث سو تفاهم می شه.
یک بار کلی دلخور بودم از رفتار دوستم ولی چیزی نگفتم، فقط جواب پیام ها رو با تاخیر می دادم و کوتاه. آخرش اون فکر کرد از دستش ناراحتم و کلی رابطه سرد شد تا این که بالاخره مجبور شدم صریح بگویم مشکل چیه. اگه از اول رک می گفتم کلی درگیری ذهنی برای هردومون پیش نمی اومد.